تازه سلام کردن رو یاد گرفتم و میرم و میام هی سلام میکنم. سرمو خم میکنم و با یه لبخند به مادر جونم میگم للـــــــــام (سلام). از پشت در از پشت دیوار یه جوری که مادر جون غافلگیر بشه . وقتی مادر جون نماز میخونه هر جوری شده خودمو میرسونم زیر چادرش تا تو صورتش لبخند بزنم و بگم دالیییی . نمازش که تموم شد وایمیسم جلوش و خیره خیره با یه تبسم نگاش میکنم تا منو بغل کنه و ببوسه.منم خودمو لوس میکنم . مادرجون که میشینه سرسفره یا جلو تلویزیون و دیگه حواسش به من نیست یهو بغلش میکنم و میگم مادر مادر مادر، بَخ (بغلم کن)خیلی کیف میده بشینم بغلش و غذا بخورم یا تلویزیون ببینم . یواشکی به اتاق سرک میکشم و یهو به مامانی میگم پِخ(مثلا بترس...